جنبش اعتراضی مردم ایران که43 سال قبل در چنین روزی به ثمرنشست وده روز بعد در 22 بهمن،نظام پادشاهی مستقر را به جمهوری اسلامی ایران تغییر داد، حرکتی بود که ریشه در دل قهر تودهها از چند سده قبل داشت اما به طور مشخص و پیشرونده، از قیام 15 خرداد 42 کلید خورد و هر روز در این 15 سال، مانند گیاهی در آب و خاک مساعد،رشد و نمو کرد تا در آخر دهه 50 به پیروزی رسید.
این جنبش به موازات انگیزه های دنیایی و تلاش برای ساختن دنیایی بهتر، از دو مفهوم عمیق دینی و فرهنگی «قیام عاشورا و شهادت سرور و سالار شهیدان » و «مهدویت » غنا گرفت و حرکت خود را در این دو حوزه دینی و فرهنگی تنظیم کرد، مفهومی که درک آن برای تحلیلگران سیاسی غیر مسلمان و حتی غیر شیعه غیرقابل درک و دشوار است.
یکی از ایرانیانی که در دهه 50 در کشور انگلستان سکونت داشت و به شغل روزنامه نگاری مشغول بود در خصوص رخدادهای سیاسی آن روزهای جامعه ایران، جلوداری نیروهای مذهبی و همراهی تاریخی مردم و شهروندان عادی با رهبران سیاسی گفته بود در ابتدا تصور بسیاری از همکاران من این بود که رفتار جامعه ایران ناشی از نوعی هیجان کور است و بعد از چند ماه و در نهایت چند سال، مانند شمعی در برابر باد فرومی نشیند و مردم از تک وتام یافتند و حتی از کار خود پشیمان می شوند.
این فرد که بعدها به سرزمین مادری خود بازگشت همچنین گفته بود پس از آغاز جنگ تحمیلی، از آنجایی که ما از حمایت شوروی سابق و همچنین برخی کشورهای اروپای غربی از آلمان و انگلیس و فرانسه گرفته تا برخی کشورها که معمولاً درقبال چنین غائله هایی، بیطرف می مانند تا حمایت آشکار آمریکا، تصور می کردیم ایران تنها چند صباحی می تواند در مقابل عراق مقاومت کند و خیلی زود از پا در می آید اما ما هها و سا لها گذشت و نه فشار دشمنان خارجی کم شد، نه مردم کوتاه آمدند و نه این نظام نوپا، شکست خورد هرچند فشار اقتصادی و تبعات ناشی از جنگ تحمیلی بر مردم بسیار بود.
بی تردید انقلاب 57 و نظام جمهوری اسامی ایران که در ربع قرن به آغازهزاره سوم رخ داد، در شمارپدیده هایی بود که نمی توان و نباید با نگاه صرفاً تاریخی و مادی آن را تحلیل کرد و لازم است مایه های معنوی و دینی که بر این جنبش اثرگذاربود را هم با دقت دید و آن را به درستی تحلیل کرد تا مانند برخی تحلیل گران به چاه براندازی و تعیین وقت شش ماهه و یک ساله برای فروپاشی نیفتیم.
این ساختار سیاسی با وجود فشارهای کشنده و نابود کننده امروز 43 سال است که در سلامت است و دورنمای روشنی هم دارد هرچند چالشها و موانع بسیاری نیز بر سر راه خود می بیند وما نباید از طرح آزادانه چالشهای آن هم در سطح ملی و هم در سطح منطقه ای خودداری کنیم، مشکلات و موانعی که مردم اعم از جوانان دانشجو تا روستاییان و کشاورزان از عمق آن آگاهی دارند و به باور ما اصلاح جدی که این انقلاب نیاز دارد همین است که صادقانه درخصوص مشکلاتی که گاه ناشی از اشتباهات ساختاری است و درسطوح قانون گذاری باید ترمیم شود و گاه ناشی از خطای انسانی است و باید توسط مدیران ارشد استان، نمایندگان مجلس و مدیران ارشد تدبیر شود، سخن بگوییم.
امروز انقلاب اسامی یک نهال تازه تأسیس نیست و نمی توان مشکلات مختلف مملکتی از فرهنگ و اقتصاد تا تولید و صنعت را به پای نظام پیش از آن نوشت و خردمندانه این است که هرجا اشکال و ایرادی احساس شد، نمایندگان افکار عمومی اعم از صدا و سیما و رسانه ها، رجال تأثیرگذار و گروههای مرجع آزادانه درخصوص آن حرف بزنند تا به این شکل، مرجعیت خبری از برخی رسانه های معاند درشبکه های اجتماعی به داخل جامعه بازگردد.
افزون بر موارد گفته شده، امروز همه معترف به این هستند که استان و البته کشور با مشکلات بسیاری دست وپنجه نرم می کند و گام نخست در حل مشکلات، پذیرش این حجم از مشکلات است وگرنه با نادیده گرفتن مشکلات وچالشها یا انکارآن، به سمت حل مشکلات پیش نخواهیم رفت و در آن صورت اگر نسلهای جدید باورهای سیاسی و ایدئولوژیک ما را نپذیرفتند و دچار نوعی گسست فکری و فرهنگی و تفاوت زاویه دید در پیوند با موضوع انقلاب 57 شدیم، نباید کسی جز خود را مقصر بدانیم.