مجموعه خاطرهانگیز «خانه ما» این روزها از شبکه آیفیلم، پخش میشود. این سریال توانسته با لحن ساده و بدون اغراق و با زبانی ساده به شکلی هنرمندانه به مسائل تربیتی و آموزشی نزدیک شود و برخی موارد را به خانوادهها گوشزد کند.
به گزارش نیمرخ گیلان به نقل از ایرنا/ مجموعه خاطرهانگیز خانه ما این روزها از شبکه آیفیلم، پخش میشود. سریالی به کارگردانی مسعود کرامتی که سال ۱۳۷۹ یعنی ۲۲ سال پیش برای اولین بار از تلویزیون پخش شد و این روزها دوباره روی آنتن شبکه آی فیلم رفتهاست.
خانه ما به تهیهکنندگی احمدعلی حامد، داستان خانواده شش نفرهای است که به خاطر مشکلاتی که زندگی در تهران به همراه داشته، مجبور شدند به حومه شهر مهاجرت کنند و در محلهای جدید ساکن شوند. فرهاد تهرانی پدر خانواده استاد دانشگاه است و به همراه چهار فرزند و همسرش، ساکن خانهای ویلایی دور از پایتخت است. فضای جمعی خانواده از اقشار سنی مختلف و در نتیجه طرز تفکرهای متفاوت تشکیل شده است.
از فوتبال تا «گاندو»
نیما پسر بزرگ خانواده، فوتبالیستی دو آتشه و نماینده نسل جوان امروزی است و برخلاف پدرش، علاقهای به درس و دانشگاه ندارد. او یک جوان مغرور و در عین حال ساده و مهربان است که نمونه جوانان ایرانی همسن و سال خودش است. وحید رهبانی که بسیاری او را با سریال گاندو به یاد میآورند، در نقش نیما تهرانی، طوری این کاراکتر را به تصویر کشیده که بیننده احساس نکند با یک کاراکتر اغراق شده و غیرواقعی مواجه است.
زهرا اویسی هم نقش سارا دختر بزرگ خانواده را بازی میکند. شخصیتی که باوجود سن کم، دلسوز خانواده است و دختری منطقی به نظر میرسد و اقتصادی و گاه خسیس و علاقمند به فیلم سازی است او و نیما بهعنوان یک خواهر و برادر تقریبا هم سن و سال، دعواها و به اصطلاح، کلکلهای مخصوص به خودشان را دارند. در این میان پویا پسر کوچکتر، نماینده نوجوان امروزی است. پسری تقریبا درسنخوان و لوس که با بازی مانی نوری به دل نشستهاست.
کیمیا ذوالفقاری در نقش آیدا دختر کوچک خانواده هم متناسب با سن پایین خود توانسته بازی قابل قبولی ارائه دهد. رضا بابک در این سریال در نقش استاد فیزیک و عضو هیئت علمی یک دانشگاه، مردی که زندگی خانوادگی خوبی دارد کاملا واقعی است و به عنوان پدر خانواده توانسته بخوبی از عهده این نقش برآید. گوهر خیراندیش هم در نقش آذر، مادری مسئول و زنی خانهدار حواسش به همسر و فرزندانش است و زندگی داخل خانه را بخوبی اداره میکند. شخصیت او بدون اغراق طراحی شده و سادگی و مهربانیاش باورپذیر است. البته در قسمتهای ابتدایی پدربزرگ خانواده نیز در این جمع خانوادگی حضور دارد که با بازی زنده یاد حسین کسبیان شیرینی خاصی به این مجموعه میبخشد.
ساختار این مجموعه اپیزودیک است و در هر قسمت ماجرایی متفاوت به تصویر کشیده میشود. اتفاقاتی که در عین حال با یکپارچگی و اتحاد رشته اصلی داستان را پیش میبرد و حول محور این خانواده جلو میرود. داستان هر قسمت هم معمولا از مشکلاتی شکل میگیرند که دغدغههای معمول خانوادههاست و بسیاری از خانوادهها آنها را تجربه کردهاند. حضور شخصیتهای فرعی هم برای کامل کردن پازل هر داستان به قصه اضافه شدهاند و به جذاب شدن قصه کمک کردهاند.
شادمهر راستین و پیمان قاسمخانی به عنوان نویسندگان خانه ما موضوعاتی را در هر قسمت انتخاب کردند که نگاهی به مسائل خانوادگی، اجتماعی دارد و البته با چاشنی طنز همراه است که این پیرنگ طنز نهفته در شخصیتهای سریال پیام هر داستان را بیشتر به دل مخاطب نشاندهاست. نگاه نویسنده به ماجراها نگاه انتقادی است که با زبان طنز در جریان است. مسعود کرامتی در هر قسمت سراغ داستانی رفته که اشتباهات یا مشکلاتی که در جامعه مرسوم است را به تصویر میکشد و جالب این که این موضوعات هنوز هم به اشکال گوناگون در خانوادهها وجود دارد و حل نشده و به همین دلیل هنوز هم دیدنی هستند. آموزش مفاهیم اجتماعی و خانوادگی آن هم به شکل غیر مستقیم در پس بیان داستانهای ساده از زندگی روزمره خانواده تهرانی یکی از دلایل موفق بودن این سریال است که به باورپذیر بودن آن هم کمک کردهاست.
خانهای با سنین و سلایق مختلف
نکته مهم در موضوعیت ماجراهای این سریال علی رغم گذشت دو دهه از نگارش و تولید آن، ساختار مدرنی است که در شکل ظاهری خانه و روابط اعضای خانواده به چشم میآید، فضایی که در ترکیب با سنتها به صورت ارزش تلقی می شوند، تصویری واقعی از یک خانواده را نشان می دهد که چند نسل مختلف در آن حضور دارند و با هم زندگی میکنند. شخصیتهای «خانه ما» به بیننده یاد می دهند که در خانهای با سنین و سلایق مختلف می توان به تفاوتهایی که برخاسته از سن و سال و جنسیت و موقعیت اجتماعی است احترام گذاشت، آنها را به رسمیت شناخت و با وجود تمام آنها در کنار هم زندگی کرد.
آنها شاید در بیشتر موارد با یکدیگر هم عقیده نباشند، اما با صحبت کردن، طرح مسائل و رفع سوء تفاهمها به یک نتیجه واحد میرسند و هر کدام به شیوه ای به پیشرفت خانواده کمک میکنند. البته در اینجا هم طنز به کمک داستانها میآید و اجازه نمیدهد داستانها به ورطه شعار و نصیحت بیفتند یا بخواهند چیزی را به مخاطب دیکته کنند و درس عبرت جلوی چشم بیننده بگذارند. در بیشتر قسمتهای سریال، پیام داستان، غیرمستقیم و در لفافه گفته میشود و مخاطب برای شنیدن نصیحتهای تکراری گارد نمیگیرد و خودش از کشف هدف داستان لذت میبرد و آن را می پذیرد.
خانه ما از آن دست سریالهایی است که ظرفیت تولید سری دوم یا حتی سوم هم داشت چرا که شخصیتهای واقعی که با هم روابطی به دور از کلیشههای مرسوم داشتند، آن قدر ظرفیت برای قصه پردازی داشتند که پرونده شان به این زودی مختوم نمیشد و قصههای زیادی برای روایت داشتند. در این سریال موضوعاتی مانند روابط فرزندان، روابط والدین و فرزندان، اختلاف والدین و فرزندان، روابط خانوادگی، قهر و آشتیها و مسائل اجتماعی مثل شایعات، سوءظن، و... که در زندگی هر خانواده ایرانی یافت میشود بخوبی بهره گرفته و توانسته در بستر موضوعات مربوط به روابط خانوادگی، داستانهایی به وجود بیاورد که مخاطب مشتاق دنبال کردن آن است.
یکی از دلایل جذابیت و کهنه نشدن موضوعات هر اپیزود توجه به مشکلات مربوط به هرگروه سنی است. داستان از یک مشکل در خانه شروع میشود و یک اتفاق موازی در بیرون از خانه بهگونهای مطرح میشود که افراد خانواده با تکیه بر سیاستهای تربیتی و آموزشی خود در خانه، رفتارشان را بازنگری کرده متوجه اشتباهات خود میشوند. به طور مثال در یک قسمت از سریال پدر خانواده از درس نخواندن نیما ناراضی است و او را با پسر مهمان خانواده که دانشجوی پزشکی است مقایسه میکند اما در پایان مشخص میشود که این جوان، به اصرار خانواده این رشته را انتخاب کرده و اصلا به پزشکی علاقهای ندارد او در جمع همه اعتراف میکند که دوست دارد نوازنده و موسیقیدان شود و دیگر نمی خواهد به دانشگاه برود. داستانهایی از این دست، به یکی از مشکلات پیش روی بسیاری از خانواده برمیگردد که دوست دارند فرزندشان در رشتههای پزشکی یا مهندسی قبول شوند و به علایق فرزندانشان اهمیت نمیدهند. طرح چنین داستانهایی که متناسب با هر یک از اعضای خانواده طراحی شده و برای خانوادهها ملموس است، باعث میشود بعد آموزشی سریال بیشتر یه چشم بیاید و بینندگان با بازنگری سیاستهای تربیتی و آموزشی خود در خانه، متوجه اشتباهات رایج خود شوند.
گروهی که تلویزیون را خوب میشناسند
این مجموعه ماحصل حضور گروهی از برنامه سازان، از نویسنده، کارگردان، تهیه کننده تا بازیگر، فیلمبردار و... است که تلویزیون را خوب میشناسند و هر کدام در کارشان متخصصاند. مجموعه خانه ما توانسته با لحن ساده و بدون اغراق و با زبانی ساده به شکلی هنرمندانه به مسائل تربیتی و آموزشی نزدیک شود و برخی موارد را به خانوادهها گوشزد کند. روابط گرم و صمیمی اعضای خانواده نیز به دلپذیر شدن فضای این سریال کمک کرده و در مجموع باعث شده که خانه ما، یک خانه دوست داشتنی برای مخاطبان ایرانی باشد. این مجموعه بار دیگر نشان داد که اگر در تولید یک اثر از گروه حرفهای استفاده شود آن اثر هم در زمان خودش پیشرواست و هم چنان ماندگار میشود که حتی اگر گرد زمان هم بر آن نشستهباشد، باز هم دیدنی است.
مجموعه تلویزیونی خانه ما به نویسندگی پیمان قاسم خانی و شادمهر راستین محصول سال ۷۹ تلویزیون از روز چهارشنبه ۲۰ مهر ماه هر روز ساعت ۱۷ از شبکه آی فیلم روی آنتن رفت.